آیا افراد سازمان با راهحلهای شما برای مشکلات مقابله میکنند؟ در ادامه چهار روش برخورد با این مخالفتها را میآموزید.
کارمندان همواره با تصمیماتی که شما اتخاذ میکنید موافق نیستند؛ با این وجود رهبران قدرتمند میدانند چگونه افراد سازمان را برای حل مشکلات متحد نمایند، حتی اگر موضوع اساسا برایشان جالب نباشد.
جان ماکسول، یکی از نویسندگان پرکاری که بیش از 60 جلد کتاب تالیف نموده، میگوید: "شما هر کاری انجام دهید، ناگزیر دیر یا زود با ناسازگاریها و مخالفتهای سرسختانهای مواجه میشوید. میتوان گفت رهبری تا حد زیادی مانند رکاب زدن در سربالایی، شنا در خلاف جهت آب یا دویدن در جهت مقابل بادی شدید میباشد. البته چالش اصلی رهبران این است که به جای غرق شدن در گرداب این مشکلات، بر آنها غلبه کند."
نکاتی که در ادامه میخوانید، توصیههای ماکسول در مورد چگونگی برخورد با کارمندان ناراضی و یکدنده سازمان میباشد!
بدانید که هر تغییری، اختلافاتی را در پی دارد.
انسانها مخلوقاتی هستند که شدیدا تمایل به حفظ عادات خود دارند و کوچکترین تغییری در برنامه روزمره زندگی، آنان را آشفته میسازد. بنابراین هرگز این مخالفتها را شخصی قلمداد نکنید، چرا که این مسئله فراتر از شما یا ایده پیشنهادیتان میباشد. به گفته ماکسول: "به محض این که رهبران اقدام به عمل جدیدی مینمایند، کارمندان سرسختانه مخالف میکنند، چرا که از بر هم خوردن وضع موجود و عدم قطعیت ناشی از آن هراس دارند. به بیان دیگر اکثر مردم ترجیح میدهند با مسائلی که همواره با آنها دست و پنجه نرم کردهاند، مواجه شوند؛ نه مسائل ناآشنا و جدید. به همین دلیل شما باید پیشاپیش انتظار روزهای سختی را که پس از هر تغییر بزرگی پیش روی شماست، داشته باشید."
اصل 30-50-20 را فراموش نکنید.
آنطور که ماکسول می گوید به طور تخمینی حدود 20 درصد از کارمندان شما، از تلاشتان برای تغییر پشتیبانی می کنند، 50 درصد تقریبا بیطرف هستند و30 درصد باقیمانده به مقابله با شما برمیخیزند. به گفته او عاقلانه نیست که زمان و انرژی خود را صرف متقاعد کردن این گروه مخالف نمایید. این امر تنها نتیجه معکوس داشته و آنان را بیشتر به مخالفت میطلبد. در عوض سعی کنید نظر مثبت آن 50 درصد کارمند بیطرف را جلب نمایید و از بیست درصد کارمندان موافق خود نیز در جهت قانع کردن آنها در راستای موثر بودن اهدافتان استفاده کنید.
هدف خود را به صورت واضح و شفاف مشخص نمایید.
به بیان ماکسول هرکسی برای پیروزی در چالش های دشوار و سهمگین به یک هدف نهایی نیاز دارد. بنابراین یک کارمند هم نیاز دارد که بداند کار و تلاش وی چه حاصلی در پی خواهد داشت. شما به عنوان یک رهبر وظیفه دارید به کارمندانتان افقهای روشنی را که ورای این شرایط دشوار قرار دارند، یادآوری کنید. زیرا بیشک بدون هدف افراد خیلی زود انگیزه و نیروی خود را از دست می دهند و خستگی و ناامیدی بر آنان مستولی میگردد.
از ابتدا مشکلات را بگویید.
همان زمان که تغییرات مدنظر خود را با کارمندان در میان میگذارید، صادقانه از مشکلات پیش رو آگاهشان کنید. اگر آنان انتظار مشکلات آتی را نداشته باشند، به محض مواجهه با آنها لب به شکایت میگشایند و دیگر از شما پشتیبانی نمینمایند. این امر ابدا به معنای بدبینی و سیاهنمایی شرایط نیست. تنها کافیست همانطور که مزایای این تغییر را با کارمندان مطرح میکنید، با مشکلات پیش رو هم واقعبینانه برخورد کنید؛ چرا که پاک کردن صورت مسئله قطعا دردی را دوا نخواهد کرد. به خاطر داشته باشید همانطور که ماکسول اشاره نموده، این ماهیت هر تغییر است که ابتدا شرایط بدتر شده و سپس بهتر میشود.
http://www.inc.com/will-yakowicz/how-to-lead-through-resistance.html?cid=homesub1
مترجم: فرزانه سجادی