سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر می خواهید دوستان و برگزیدگان خدا باشید، به آن که به شما بدی می کند، نیکی کنید و از آن که به شما ستم می کند، درگذرید و بر آن که از شما روی می گرداند، سلام کنید . [عیسی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :3
کل بازدید :105344
تعداد کل یاداشته ها : 116
103/1/10
5:57 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
مصطفی قلی پور[871]
سرنوشت را می سازم

خبر مایه
پیوند دوستان
 
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار خورشید تابنده عشق شهر عشق برادرم ... جایت همیشه سبز ... پارمیدای عاشق جاده های مه آلود بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن گل باغ آشنایی بلوچستان آسمون آبی چهاربرج عکس فانتزی و متحرک دنیای عکس و اطلاعات آموزش رباتیک در کرج مقاله+آموزش+اخبار تازه ها تصویر سازی و طراحی کتاب کودک 09128546268 09128546268 ..:.:.سانازیا..:.:. یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ دلدارا عاطفانه برترین لحظه ها بصیرت مطهر مجاورِآقا تنهایی......!!!!!! جوکستان بی تربیتی همه چیز از همه جا از همه کس جهاد ادامه دارد... محمدمبین احسانی نیا عاشقانه *bad boy* زبان انگلیسی پرستاری 91 The best of the best صدای دل... عشق ترخون دریایی از غم سایت حقوقی (قانون ایران) www.LawIran.ir گل یا پوچ2؟ تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل جیغ بنفش در ساعت 25 نت سرای الماس خانلق اس ام اس تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم گروه اینترنتی جرقه ایرانی I AM WHAT I AM من،منم.من مثل هیچکس نیستم داستان سرا Tarranome Ziba متین Note Heart زندگی چیه از نظر تو؟ غزلیات محسن نصیری(هامون) جوک بی تربیتی این جا همه چی در همه ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن نوشته های دختر تنها و ساده و عاشق روزگار یاسی خانووووووووووم روستای باتمانقلیج عاشقی دیوانگیست دوستانه لوازم ارایشی و بهداشتی پارس بیوتی شاپ نقاشی های الیکا یحیایی ستاره خاموش خط خطی های یک دخترروانی... محبین ღஜღمطالب و عکس های جالب و زیبا و دیدنی دل نوشته های یک دیلامی منتظران مهدی(عج) yas m.n-koshk خنده بازار 2 مشق عشق ناز من و تو...ما خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا دلو بزن به دریا esoesmusic جوک بی ادبی ، جوک بی تربیتی مهدویت بهار عشق عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست دل شکسته دو دو(دایی) اری ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ بازی کم حجم مجله اینترنتی آپدیت یوزر پسوورد نود32 آپدیت یوزرنیم پسوورد نود32 █ ▆ ▅ ▃ ▂یوزر پسورد nod 32 ▂ مقالات روان شناسی , یوزرنیم نود 32 عمو حسن اصول و نوازندگی ویولن مهندسی متالورژِی .....میلاد مرگ عشق..... مطالب عاشقانه شادی ، تفریح ، پیامک تینا بغض مانده در گلو دل نوشته خنده بازار حواست با منه؟ کفر نامه کارو جوکهای بی ادبی و اونجوری ... فقط حرف حساب عاشقی PAYARWEB دلــــــــگیــــــر تقدیم به عشقم Chamran University Accounting Association * خنده بازار * II pArMIiS II شعر های عاشقانه آفتاب انتظار پنجــــــره هایــ بستهـــ فقط خدا vagte raftan آزاد اندیشان احساس ابری جالب انگیزناک روژمان سروش دل پزشکان بدون مرز خیلی هم عالی آموزش تست زدن کنکور ..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::.. سکوت عاری از صداست. همیشه ابری آب زنید راه را ... تدریس تضمینی دروس حسابداری هنرستان و کارودانش جـــــوکیـ ـها همه چی اینجـــــا هــــمه چــــی درهـــــمه معماری نوین روستای کسرآصف قـَـــروقاطــــــــی سرگرمی و اوقات خوش
یک روز یک پادشاه از وزیران خود می خواهد که یک انگشتر برای او بسازند که هر موقع خوشحال است بدان نگاه کند ناراحت شود وهر موقع ناراحت است بدان نگاه کند خوشحال شود. وزیران بعد از چند روز یک انگشتر به پادشاه دادند که روی نگین آن نوشته شده بود:

« این نیز می گذرد »

  
  

یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود . چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید. او برروی یک صندلی دسته‌دارنشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد. در کنار او یک بسته بیسکوئیت بود و مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می‌خواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت. ادامه مطلب...

  
  

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت:« لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی‌داند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.» همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.

هر بار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»

مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم!»

 

زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده می‌کنیم، آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به‌ جای قضاوت کردن فردی که می‌بینیم در پی دیدن جنبه‌های مثبت او باشیم؟


  
  

فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید. 

جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند. 

او در ادامه میگوید : آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است.کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود،‌ سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد


برایان دایسون


  
  

رآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!

کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...

این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند ادامه مطلب...

  
  

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بودیکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.
مافوق به سرباز گفت : اگر بخواهی می توانی بروی ، اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟
دوستت احتمالا مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی ادامه مطلب...

  
  

وقتی لقمان پسرش را نصیحت می کند !

روزی لقمان به پسرش گفت : امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی :

اول اینکه : سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری !

دوم اینکه : در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

و سوم اینکه : در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی ! ادامه مطلب...

92/7/4::: 9:44 ع
نظر()
  
  

قورباغه هایی که زنده زنده آب پز شدند: چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغه ها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند. ادامه مطلب...

  
  

دانستنی ها ی کاربردی : "کارمندان خوب اشتباه می کنند و رهبران خوب به آنها این اجازه را می دهند

 

به عنوان یک مدیر،من متوجه شدم که یکی از وحشتناکترین کارها دادن اختیاراتی به زیر دستان است که باعث انجام خطا شود.همانطور که اشتباهات میتوانند باعث رشد و کسب تجربه مبتکرین باشند،میتوانند برای یک شرکت بسیار گران تمام شوند.بر طبق تجربیات من(که هزینه های گزافی برایشان پرداخت کرده ام)،مدیران برجسته راههایی برای ایجاد امکانات لازم برای خطر کردن زیردستانشان میابند،و من جداً میخواهم یک مدیر برجسته باشم.من میخواهم به کارمندانم فرصت پیشرفت بدهم.بنابراین شروع به یادگیری روشی بی خطر برای انجام این کار میکنم.

"شجاعت به معنای فقدان ترس نیست،بلکه به معنای تصمیم بر این است که چیزهایی مهمتر از ترس نیز وجود دارند."Meg Cabot

من متوجه شدم که اولین قدم برای این کار تعیین حوزه های کاری ایست که اشتباهات میتوانند در آنها با کمترین خسارت رخ دهند.من توجه ویژه ای را به این نکته داشتم که حوزه هایی که مشتریان یا اعتمادشان در آن حوزه ها آسیب پذیری بالایی دارند،برای ریسک های مهم بدون نظارت جدی اجرایی ممنوعه به حساب آیند.من حوزه هایی را مشخص نمودم که در آنها میتوانستم برای امتحان نمودن راههای جدید و بهتر به افراد اجازه سعی و خطا داده،فشار عصبی ای نیز تحمل نکنم.

قدم دوم مکاتبه با پرسنل برای ابلاغ مقررات اداری جدیدالوضع شرکت بود:انجام هر اشتباهی برای بار اول مجاز بود،البته تا زمانی که اشتباه معصومانه بوده،فرد خاطی فکر میکرد که از راه صحیح در حال انجام کارش است.انجام هر اشتباهی برای بار اول مجاز بود،ولی تکرار اشتباهی یکسان برای بار دوم مجاز نبود.قانون سخت و صریح این بود که در صورت انجام اشتباه،تیم میبایست اشتباه فرد خاطی را پوشش میدادند.اگرچه،اگر شما اشتباه خود را برای بار دوم تکرار میکردید،صد در صدِ مسئولیت عواقب اشتباهتان بر عهده خودتان بود.این قانون در اولین بار رخ دادن هر اشتباهی که مرتکب میشدید اعمال میشد.

ما همگی اشتباه میکنیم.همه ی ما.اگر ما هم اکنون در حال انجام اشتباه نباشیم،احتمالا به دنبال امتحان کردن کارهای جدید خارج از منطقه راحتی خود نیستیم،که این به نوبه خود یک اشتباه میباشد.این فرآیند بهترین راه یادگیری و رشد یک فرد است.

همانگونه که جان وودن سابقاً گفته است،"اگر شما اشتباه نمیکنید،پس هیچ کاری انجام نمیدهید".اشتباهات راه رسیدن به ایده های بزرگ و نو آوری هایند.اشتباهات سنگ های استواری برای پیمودن مسیر خروج از منطقه راحتی به منطقه ی رشد،جایی که اکتشافات جدید شکل میگیرند و درس های بزرگ آموخته میشوند،میباشند.اشتباهات شکست نیستند،آنها حقیقتاً فرآیند حذف راههای اشتباه برای نزدیک شدن به راههایی هستند که به مقصد میرسند.

مدیران بزرگ به کارمندان خود میدان لازم برای اشتباه کردن را میدهند.ولی کارمندان خوب آنهایی هستند که پس از اشتباهاتشان1.از آنها درس میگیرند2.مسئولیتشان را میپذیرند3.جبرانشان میکنند،و4. برای جلوگیری از تکرار اشتباه،از محافظ های مستحکمی استفاده کند.

1. درس گرفتن از اشتباهات:کارمندان خوب تصدیق میکنند که آنها،در حقیقت،اشتباهی صادقانه مرتکب شده اند.آنها به دفاع از آن نمیپردازند،بلکه بیشتر خواهان آن هستند که داخل گود اشتباه خود به چشم آیند،مشخص کنند که کجای کار آنها اشتباه بوده،و متوجه شوند که چرا انتخاب یا اقدام آنها خطا بوده است.

2. مسئولیتشان را میپذیرند:کارمندان خوب پاسخگوی اشتباهات خود هستند.آنها به آسانی اشتباهاتشان را میپذیرند.آنها برای اشتباهات خود عذر و بهانه نمیتراشند،بلکه تصدیق میکنند که بله،مرتکب خطا شده اند و آشکارا بیان میکنند که چه درسهایی از خطای خود گرفته اند.

3. جبرانشان میکنند:کارمندان خوب کاری را انجام میدهند که باعث تصحیح اشتباهاتشان شود.آنها تمایل دارند تا هراندازه که میتوانند برای جبران اشتباهشان بکوشند.مطمئناً زمانهایی نیز وجود دارد که کار از کار گذشته است و فرصتی برای جبران وجود ندارد،ولی کارمندان خوب نهایت سعی خود را برای اصلاح خرابی های ناشی از اشتباهشان به عمل میاورند.آنها همواره یک طول زمان مشخص برای اصلاح اشتباهات خود در نظر دارند دارند و مطمئن میشوند که پیشرفت کار در طول فرآیند به افراد ابلاغ میشود تا آنها ضرورت و فوریت کار خود را درک کنند.

4. برای جلوگیری از تکرار اشتباه،از محافظ های مستحکمی استفاده کند:این مرحله،حیاتی ترین مرحله در فرآیند یادگیری است.زمانی که مشکلی به نحو احسن حل شد،مهمترین کاری که شخص میتواند انجام دهد این است که مشخص کند چه تورها و بلوکهای انسدادی میتواند کار بگذارد که چنین اشتباهی هرگز تکرار نشود.این مرحله را مستند کنید تا تمامی دروس فراگرفته شده و محافظ های برپا شده بتوانند همواره جلوتر از شما باشند.دروس فراگرفته شده را به دیگران بیاموزید تا آنها برای کسب تجارب شما،نیاز به انجام اشتباهاتتان را نداشته باشند.

مراحل جبران اشتباه،برای تمامی وجوه زندگی قابل استفاده است.اصول عذرخواهی کردن در تجارت،زندگی خانوادگی و زندگی شخصی یکسان باقی میماند.کارمندان خوب اشتباهات بسیاری مرتکب میشوند،و کارمندان برجسته آنهایی هستند که در هنر عذرخواهی ماهر باشند.

مردمان بزرگ منش،شش A را برای یک عذرخواهی درست تمرین میکنند:

· پذیرفتن(Admit):من مرتکب خطا شدم.

· عذرخواهی کردن(Apologize):من برای اشتباهم متاسفم.

· اعتراف کردن(Acknowledge):من متوجه شدم کجای کارم اشتباه بود که باعث بروز این خطا شد.

· تعهد دادن(Attest):من طرح لازم برای جبران این خطا را در این مدت مشخص ریخته ام.

· اطمینان دادن(Assure):من حفاظ های مربوطه را در محل مناسبشان قرار داده ام که به من اجازه تکرار اشتباه مشابه را نمیدهد.

· خودداری کردن(Abstain):دوباره اشتباه مشابهی را تکرار نخواهم کرد،هرگز.

افرادی که شش A را پیاده سازی میکنند،خواهند فهمید که احترام و اعتماد افراد دیگر بهشان ده برابر خواهد شد. افرادی که شش A را پیاده سازی میکنند،خواهند فهمید که افراد دیگر آنها را سریعتر خواهند بخشید و شانس دوباره ای به آنها خواهند داد.اشتباه کردن به صورت کلی یک مشکل نیست،بلکه چیزی که مورد توجه و قضاوت قرار داده میشود،رفتار شما پس از اشتباه کردن است.

منبع: http://www.forbes.com | ترجمه : سید محمد مرتجی | باشگاه مدیران فردای ایران

 


  
  

طرح ریزی استراتژیک سازمان

نظم (order) به جای انضباط(discipline)

تعریف:

order: یک انگاره درونی است؛ در واقع نظم ذاتی ودرونی یک پدیده است

discipline: گزاره ای است که از بیرون تامین می­شود؛ در واقع به معنی نظم بخشیدن به پدیده از بیرون است ادامه مطلب...

  
  
   1   2      >