"آنها که تن به هر ذلتى مى دهند تا زنده بمانند، مرده هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا کسانى که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده اند و مرگ خویش را انتخاب کرده اند - در حالى که صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و تأویل نکرده اند و مرده اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها که براى ماندنشان تن به ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده اند؟ هر کس زنده بودن را فقط در یک لَشِ متحرک نمى بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین را با همه وجودش مى بیند، حس مى کند و مرگ کسانى را که به ذلتها تن داده اند تا زنده بمانند، مى بیند."
شهدا زنده اند و سیدالشهداء زنده ترین شهید تاریخ است. نام او، یاد او، خاطره او و داستان شگرف کربلاى او، همه و همه در طول تاریخ براى همه نسلها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است. به راستى کدامین ملت را مى توان سراغ گرفت که با روح و خون حسین همگرایى کنند و به افتخار یکى از دو پیروزى نرسند؟ خون حسین، مایه حیات بخشى است که در گذر زمان بر کالبد ملتها دمیده مى شود و آنها را به زندگى فرا مى خواند و حسین علیه السلام زنده جاویدى است که هر سال، دوباره شهید مى شود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مى کند.
ساعات آخر شهادت
"عصر عاشورا، امام حسین علیه السلام با آن دقت نظافت مى کند، با آن دقت آرایش مى کند، بهترین لباسهایش را مى پوشد و بهترین عطرهایش را مى زند، در اوج خون و در اوج مرگ و در اوج نابودىِ همه کسانش و در آستانه رفتن خودش، هر ساعتى که مى گذشت و شهدا هم بر هم انباشته مى شدند، چهره او گلگون تر و برافروخته تر و قلبش بیشتر به تپش مى آمد، که مى دانست فاصله حضور، اندک است؛ چه «شهادت» حضور نیز هست."
حضور شایسته در محضر خدا، آرزوى سرشار از اشتیاقى است که مردان خدا همواره براى آن، لحظه شمارى مى کنند و شهادت، شایسته ترین وسیله حضور در پیشگاه الهى است. آرایش با دقّت امام حسین علیه السلام در عصر عاشورا نیز به خاطر شایسته ترین حضورى است که یک امام مى تواند در محضر الهى داشته باشد.
"این که حسین فریاد مى زند - پس از این که همه عزیزانش را در خون مى بیند و جز دشمن کینه توز و غارتگر در برابرش نمى بیند - فریاد مى زند که: «آیا کسى هست که مرا یارى کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى داند که کسى نیست که او را یارى کند و انتقام گیرد؟ این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان مىکند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مىنماید."
امام حسین علیه السلام مظهر و سمبل حق است که در همه عصرها، چون نمادى زنده و خروشان، ظهور پیدا مى کند و همه کسانى را که از پاسدارى حقیقت زمان خود طفره مى روند، به یارى مى طلبد و در واقع یارى طلبیدن امامِ عشق در کربلا، انعکاس موج اندیشه اسلامى براى کمک به حق در همه زمان هاست. «هل من ناصر ینصرنى»، یعنى آیا کمک کننده اى هست که حق را یارى کند؟
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند